به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون، «ایرانیان مقیم امارات بیش از ۵ هزار شرکت در این کشور ثبت کردهاند و حجم واقعی داراییهایشان در امارات طی چند دهه سرمایهگذاری از ۱۰۰ میلیارد دلار فراتر رفته است.»
اینکه خروج سرمایههای سرمایه داران ایرانی روز به روز سرعت بیشتری میگیرد، هم ربط مستقیمی با تحریم دارد و هم ناشی از سوءمدیریت و فقدان تدبیر و واقع بینی در نظام تصمیم گیری است، اما ناکارامدی دولتها در چند دهه اخیر موجب شده، کشورهایی نظیر ترکیه، امارات، قبرس و … به بازاری پر طمطراق برای سرمایههای ایران و ایرانی تبدیل شوند و در نتیجه، رکود در اقتصاد پررنگ و توسعه کمرنگ شود.
سرمایه داران ایرانی کجا را ترجیح می دهند؟
آلبرت بغزیان در این باره اظهار داشت: اینکه میزان سرمایه گذاری ایرانیها در کشور امارات به بالای ۱۰۰ میلیارد دلار میلیارد دلار رسیده است، نشانگر چیزی جز این نیست که «ناامنی اقتصادی» اقتصاد ایران را به طور جدی تهدید میکند و به همین دلیل سرمایه داران ایرانی بر حسب قانون سرمایه داری، ترجیح شان این میشود که داراییهای شان را در امارات، ترکیه، قبرس و … به کار بگیرند.
وی افزود: البته بخش عظیمی از منابع مالی ایرانیها در خارج از کشور صرف خرید خانه و مستقلات میشود و اینطور نیست که آمار تولیدیهای ایرانی در خارج از کشور زیاد باشد.
با این حال ناضرین و تصمیم گیران باید پاسخ بدهند که چرا الان باید این موضوع را به عنوان دغدغه مطرح کنیم و اگر زودتر این آمار به دست آمده بود، چرا زودتر به فکر نیفتاده ایم. به هر حال وقتی تبلیغات خریدِ خانه در ترکیه، امارات و … به طور دائم از شبکههای ماهوارهای پخش میشود، معلوم است که خواهان دارد، پس کسی نمیتواند اصل موضوع را منکر شود.
این روند سوالهایی در ذهن افکار عمومی ایجاد میکند که چرا نسبت به تاراج منابع ملی بی توجهی میشود؟ با این توضیح که اگر در کشورهای مقصد تورم بالا رفته باشد، میزان داراییهای ایرانیها به بالای ۳۰۰ میلیارد دلار رسیده است.
تحلیلگر مسائل اقتصادی ادامه داد: اینکه بخش مرفه ایرانیها تمایل زیادی به سرمایه گذاری در خارج دارند، نشان از این دارد که آنها متوجه ناامنیهایی در فضای اقتصادی و تجاری در داخل شده اند و به همین دلیل تصمیم به فعالیت در خارج از مرزهای کشور را عملی کرده اند، چرا که ناامنی اقتصادی اثرات سویی روی ارز، اشتغال، تولید و … میگذارد و به طور طبیعی فعالیت سود ده برای سرمایه گذاران دشوار و در مقاطعی ناشدنی میشود.
بغزیان افزود: اگر سیستم تصمیم گیری و اجرایی کشور برای راهنمایی و آگاهی سازی فعالان اقتصادی قدمی برندارند، مطمئناً خروج سرمایه تشدید خواهد شد که این تبعات سهمگینی برای سرمایه اصلی کشور به همراه خواهد داشت.
پس لازم است «توقف خروج سرمایه» به عنوان دغدغهای جدی و برنامه اصلی مدنظر نظام حمکرانی قرار بگیرد تا اقتصاد بیشتر از این متضرر نشود.
به هرحال واقعیت این است که این مشکل به مسئولان ارشد ربطی ندارد، اما در بدنه مدیریت اقتصادی باید با بررسی دقیق آمارهای واقعی را به دست بیاورند و برنامهای کارشناسی و واقع بینانه برای توقف خروج سرمایه در نظر بگیرند.
وی توضیح داد: اینکه ما شاهد خروج سرمایه هستیم و کمتر مردمی هستند که برای سرمایه گذاری در ایران رغبتی داشته باشند، دلیل اصلی اش تحریم است.
به هرحال مسلما وقتی کشور به دلایلی همیشه تهدیدهای بین المللی را متحمل میشود، طبیعی است که سرمایه گذار خارجی، سرمایه گذاری در ایران را ریسکی بالا و البته تهدید میبیند و به بحث سرمایه گذاری در چنین کشوری ورود نمیکند.
به همین دلیل به جای اینکه دنبال «اثر تحریمها در خروج از سرمایه» باشیم، باید همهِ هم و غم مان را برای این مهم به کار بگیریم که تحریمهای بین المللی خنثی شوند.
البته این به فضای اقتصادی ربطی ندارد و به طور مستقیم به سیاست خارجی ربط دارد و وقتی به دلیل رویکرد تنازعی سیستم حکمرانی با نظام بین الملل، ظاهرا باید با این معضل کنار آمد که همیشه تحت تحریم باشیم.
این اقتصاددان در پایان گفت: حالا که به ناچار تحریم هستیم و تحریم خواهیم ماند، باید بتوانیم سرمایههای داخلی را ترغیب کنیم که در داخل کشور به تولید و اشتغالزایی بپردازند.
با این توضیح که دولتها این مهم را نادیده گرفته اند! ما کدام برنامه را برای حفظ سرمایههای سرمایه داران داخلی اجرایی کرده ایم؟ جذب سرمایه خارجی پیشکش!