به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون ،محمدصادق مفتح؛ قائم مقام سابق وزارت صنعت، معدن و تجارت در گفتوگو با خبرنگار ایبنا با اشاره به روش قیمتگذاریها در بازار و تعیین قیمت کالاها اظهار کرد: اینکه قیمت کالا چگونه تعیین میشود؟ همواره سوالی است که از زبان اقتصاددانها مطرح میشود. تئوریها و نظریات مختلفی نیز در رابطه با آن وجود دارد؛ اما به طور ساده میتوان گفت که تعادل برخورد چهار مولفه در کف بازار، قیمت را میسازد. این چهار مولفه شامل واردات، صادرات، تولید و مصرف است که قیمت هر کالایی که در کف بازارها معامله میشود را تعیین میکند.
وی با اشاره به اینکه مسائل دیگری نیز در تعیین قیمت اثرگذارند، گفت: پیشینه تاریخی و پیشبینی جامعه از آینده این چهار مولفه نیز در تعیین نقطه تعادل آنها موثر است؛ بنابراین اتفاقاتی که در گذشته بر این مولفهها افتاده و پیشبینی عامه مردم و فعالان اقتصادی از آینده آنها نیز در تعیین قیمتها مهم است. از این طریق اقتصاد کلان میتواند بر اقتصاد خرد اثرگذار باشد؛ یعنی زمانی که مردم احساس ناامنی میکنند، قیمت کالاها و میزان عرضه و تقاضای آنها بر مولفههای اصلی اقتصاد مثل نرخ ارز اثر میگذارد.
مفتح افزود: جامعه از اوایل دهه ۷۰ به دلایل مختلفی نسبت به نرخ ارز حساس شده است. در واقع میتوان گفت افزایش حساسیت جامعه نسبت به نرخ ارز پس از جنگ اتفاق افتاده است و احتمالا تصمیمات اقتصادی در زمان جنگ این حساسیت را نسبت به نرخ ارز ایجاد کرد.
قائم مقام سابق وزارت صمت در ادامه اظهار کرد: در دهه اخیر کالاهایی که هیچ ارتباطی به دلار هم نداشتهاند از دلار اثرپذیری داشتند. برای مثال نرخ دلار حتی بر کرایه خانهها نیز اثر داشته است. با توجه به اینکه پیشبینی مردم از آینده کوتاه مدت و میان مدت نسبت به چهار مولفهای که بیان شد میتواند در قیمت کف بازار موثر باشد، نوسان نرخ ارز نیز میتواند فضای روانی در بازار ایجاد کرده و خریدهای هیجانی را به وجود بیاورد. در چنین شرایطی دولت هم هر قدر برای کنترل و ثبات بازار تلاش کند، نمیتواند به نتیجه مطلوبی برسد، چرا که عامل نوسانات بازارها جنبه روانی و هیجانی دارد.
وی با تاکید بر اینکه این اتفاق در رابطه با کالاهای سرمایهای مثل خودرو، مسکن، طلا بیشتر دیده میشود، گفت: زمانی که این بازارها با انتظارات تورمی بالای جامعه مواجه میشوند از تعادل اصلی و عرضه و تقاضای واقعی و چهار مولفهای که گفته شد خارج شده و متکی به پیشبینی و هیجانات روانی جامعه میشوند.
فعالان اقتصادی به برنامه بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز اعتماد دارند
مفتح با اشاره به اینکه در ادوار گذشته، شاهد بدقولیهایی از سوی مسئولان تراز اول کشور به خصوص مسئولان اقتصادی کشور بودیم که این موارد نوعی نااطمینانی را نسبت به عملکرد دولت و مسئولین ایجاد کرده است، گفت: اقدامات و سیاستها زمانی اثرگذار است که مردم بدانند که مسئولان برنامهای دارند که متکی به واقعیت و در حال اجرا است و اطمینان داشته باشند که به نتیجه میرسد.
وی افرود: خوشبختانه اتفاقی که در ماههای اخیر افتاده و آرامشی که در بازارها شاهد آن هستیم، حاصل اعتماد فعالان اقتصادی و مردم جامعه نسبت به اهتمام دولت و بانک مرکزی نسبت به کنترل، مدیریت و در اختیار گرفتن شاخصهای اقتصاد کلان کشور است. مردم اعتماد دارند که اقتصاد کشور رها نیست. در گذشته بانک مرکزی و دیگر نهادهایی که مربوط به اقتصاد کلان بودند، در مدیریت نرخ ارز منفعل بودند و فقط عملکرد واکنشی داشتند نه کنش و برنامهای منسجم برای اینکه مسئله را حل کنند.
قائم مقام سابق وزارت صمت با اشاره به اینکه در گذشته بیان میشد که بازار ارز کردستان عراق و افغانستان بر بازار ارز کشور اثر میگذارد و نرخ ارز در آن بازارها تعیین کننده است، تاکید کرد: این مسئله یعنی مسئولان کشور در این زمینه غایب بودهاند و بانک مرکزی اقدامی برای مدیریت موثر بازار ارز نداشته است. اگر الان شاهد ثبات هستید یعنی بانک مرکزی اهتمام جدی به این موضوع دارد و در ذهن فعالان اقتصادی این جمله که «یک تفکر مدیریتی بر بازار ارز وجود دارد» نقش بسته است.
برنامهریزی و جهتگیری بانک مرکزی درست است
مفتح با بیان اینکه سودی که دلالها از بازار ارز میبرند، گاهی اوقات به ارقام هزار میلیاردی میرسد که این امر موجب نوسان نرخ ارز میشود و نتیجه آن به قیمت فقیر شدن بیشتر مردم و اقشار آسیب پذیر است، اظهار کرد: در چند ماه اخیر بازار کاملا متقاعد شده که دولت برنامه و طرحی برای مدیریت اقتصاد دارد. اینکه تیمی متخصص و کارشناس در حال برنامهریزی و رصد اتفاقات هستند به فعالان بازار سیگنال میدهد که بازار رها نیست و این مسئله تاثیر خود را بر ثبات قیمت خردترین کالاهای بازار نیز میگذارد.
وی با بیان اینکه اگر به آخرین گزارش مرکز آمار توجه کنید میبینید که تورم کالاهای مصرفی و اساسی کمتر از بقیه است و در برخی ماهها به صفر نزدیک شده است، افزود: علاوه بر این، کاهش تورم در دهکهای پایین درآمدی و بخش روستایی بیشتر از بقیه بوده که این مسئله نشان دهنده برنامهریزی و جهتگیری درست بانک مرکزی بوده و این اقدامات باید ادامه پیدا داشته باشد.