به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون ،بر اساس گزارش بانک جهانی، رهبران جهان در سال ۲۰۱۵ متعهد شدند طبق سند توسعه پایدار، تا سال ۲۰۳۰ تمامی کشورها در مسیر توسعه قرار بگیرند. در حال حاضر و در شرایطی که نیمی از این زمان سپری شده است، ۲۲ کشور با سابقه تاریخی درآمد پایین از این قافله عقب ماندهاند. این کشورها تا پایان دهه ۸۰ میلادی عضو ۵۱ کشور با درآمد پایین بودهاند. متاسفانه، پس از گذشت بیش از سه دهه، این ۲۲ کشور همچنان در وضعیت مشابه اقتصادی باقی ماندهاند.
تغییر وضعیت از کشوری با درآمد پایین به کشوری با درآمد متوسط، یکی از اولین قدمهای توسعه است؛ به همین دلیل، باقی ماندن این ۲۲ کشور در وضعیت موجود و ناتوانی در ایجاد تغییر، شرایط را نگران کننده کرده است. چه تفاوتی میان این کشورها و کشورهایی است که توانستهاند تغییراتی هرچند کوچک در وضعیت خود ایجاد کنند؟ چه عواملی باعث خروج کشورهای فوق از شرایط اقتصادی با درآمد پایین بوده است؟
پیشرفت و پسرفت برخی کشورها
نقطه آغاز این گزارش، بررسی وضعیت ۵۱ کشوری است که در ۱۹۸۷ جزو کشورهایی با درآمد پایین طبقهبندی میشدند. این که بیش از نیمی از این کشورها (۲۹ کشور) توانستهاند در طول یک نسل شرایط خود را بهبود ببخشند، امید بخش بوده و نشان دهنده این حقیقت است که فقر پایدار نیست. توجه به این نکته ضروری است که تغییرات کوچک در سطح درآمد باعث جابهجا شدن طبقهبندی درآمدی میشود و امکان بازگشت به شرایط پیشین نیز وجود دارد.
برای مثال، سودان که در سال ۲۰۰۷ به سطح درآمدی متوسط پایین رسیده بود، در سال ۲۰۱۹ دوباره در طبقه بندی کشورهای با درآمد پایین قرار گرفت. علاوه بر این، کشورهایی همچون کره شمالی، سودان جنوبی، سوریه و یمن که در حال حاضر جزو درآمدهای پایین هستند، در اواخر دهه ۸۰ میلادی ذیل این طبقه قرار نمیگرفتند.
عامل مشترک در این چهار کشور بی ثباتی سیاسی و بحران است که میتواند علت پسرفت آنها در این زمینه باشد.
۲۲ کشور در قعر فقر قرار دارند
۲۲ کشوری که همچنان ذیل طبقه بندی درآمد پایین قرار میگیرند، از ابتدا فقیرتر از کشورهایی بودند که توانستند خود را به درآمد متوسط برسانند. نرخ فقر در این کشورها در ۱۹۸۷ به طور میانگین ۶۳ درصد بوده است که ۱۰ درصد بیشتر از کشورهایی است که توانستهاند شرایط را بهبود بخشیده و خود را به سطح درآمد متوسط پایین برسانند. این تفاوت در سطح اولیه باعث سختتر شدن رشد در این کشورها شد.
با این حال، این تمام ماجرا نیست: کشورهایی که همواره در سطح درآمدی پایینی قرار داشتهاند، به دلیل کنترل سطح درآمد اولیه با نرخ رشد کمتری نیز مواجه شدهاند. در واقع، ۲۲ کشور با درآمد پایین، در اوایل دهه ۹۰ که همتایانشان در حال فرار از فقر بودند، نرخ فقر بدتری را تجربه کردند.
در هر سه گروه از کشورهای با درآمد پایین به طور کلی فقر روندی کاهشی دارد که نشان میدهد حتی ۲۲ کشور فقیر نیز روندی کاهشی هر چند کم را تجربه کردهاند. با این حال، این موضوع نباید بر این حقیقت که این ۲۲ کشور در حال فراموش شدن هستند، سرپوش بگذارد.
در طول سه دهه، تولید ناخالص داخلی سرانه در کشورهای فوق راکد بوده است، این در حالی است که تولید ناخالص داخلی سرانه در بقیه کشوهای جهان رو به رشد بوده است.
چین، نمونهای موفق با رساندن فقر عمومی از ۷۲ درصد به ۰.۱۱ درصد
سهم این ۲۲ کشور که در وضعیت فقر باقی ماندهاند، از فقر جهانی ۴ برابر شده و به ۳۲ درصد رسیده است. حدود یک سوم از افرادی که در فقر شدید زندگی میکنند، در ۲۲ کشور از ۲۱۸ کشور جهان ساکن هستند و ۷ درصد جمعیت کل جهان را تشکیل میدهند. سهم کشورهایی که موفق شدند سطح درآمد خود را از پایین به متوسط پایین برسانند در فقر شدید جهانی نیز افزایش داشته است، اما با شدتی کمتر.
۵ کشوری که در این راه موفق بودهاند، پیشرفت بزرگی را تجربه کردهاند: در حالیکه یک پنجم جمعیت جهان را تشکیل میدهند، سهم خود در فقر جهانی را از حدود ۵ به زیر ۳ درصد رساندهاند. یکی از کشورهای مهم در این میان چین بوده است که در آن فقر شدید از ۷۲ درصد در دهه ۹۰ به ۰.۱۱ درصد در سال ۲۰۲۰ رسیده است.
عوامل غیر پولی فقر
۲۲ کشوری که امروزه هنوز کم درآمد هستند، از نظر فقر غیر پولی، وضعیت بدتری نسبت به کشورهایی دارند که از وضعیت کم درآمد نجات یافتهاند. آمارها نشان میدهد کمی بیش از نیمی از بزرگسالان در فقیرترین کشورها باسواد هستند؛ این عدد برای کشورهایی که به شرایط درآمد متوسط پایین رسیدهاند، یک سوم است. بیش از ۶۰ درصد افراد در این ۲۲ کشور به برق دسترسی ندارند و بیش از ۸۰ درصد آنها از شرایط بهداشتی مناسب محروم هستند. امید به زندگی برای کودک متولد شده در این ۲۲ کشور ۶۱.۸ سال است؛ تقریبا ۵ سال کمتر از سایر کشورهای کم درآمد که اکنون به درآمد متوسط پایین رسیدهاند.
با تمام این تفاسیر، علت عقب ماندگی این کشورها چیست؟ عامل اصلی وجود فقر در کشورهای با درآمد پایین و کشورهای با درآمد متوسط پایین کدام است و راه حل نهایی چیست؟
فقر، فقر میآورد
یکی از پرسشها این است که آیا این کشورها در تله فقر گیرافتادهاند؟ به این معنی که با شرایطی ناخواسته و خارج از کنترلشان مواجه شدهاند که به گسترش فقر دامن زده است؟ به نظر یک اقتصاددان آمریکایی آنها فقیرند، به این دلیل که فقیرند. به بیان دیگر، فقر فقر میآورد. این شرایط ناخواسته شامل ترکیبی از موارد مختلف از جمله جدا افتادگی جغرافیایی، سابقه سیاسی، عدم ثبات سیاسی و حتی خود فقر میباشد. اگر این کشورها به حال خود رها شوند، دیگر امیدی به رهایی از چنگال فقر نخواهند داشت.
یافتهها نشان میدهند که نبود یک دولت توانا، بی ثباتی سیاسی، دور افتادگی و تعلق به جغرافیای جنوب صحرای آفریقا با عدم توانایی کشورها در خروج از شرایط فقر و درآمد پایین ارتباط مستقیم دارد. اما ارتباطی میان بزرگی جمعیت یک کشور یا سطوح اولیه نابرابری با باقی ماندن در این شرایط یافت نشد.
توجه ویژه و کمک رسانی مالی ، نیاز اصلی این کشورهاست
مشخص است که کشورهای عقب مانده نیازمند بذل توجه مخصوص هستند. ۲۲ کشور که ۷ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند، نتوانستهاند در طول سه دهه خود را از فقر نجات دهند. تولید ناخالص داخلی نیز در این کشورها از اواخر دهه ۸۰ رشد ۰.۲۶ درصدی داشته است. این کشورها یک سوم از کل فقر جهانی را تشکیل میدهند و این رقم در حال افزایش است. این کشورها چیزهای زیادی برای یادگیری از تجربیات کشورهایی دارند که موفق شدهاند از وضعیت کم درآمد فرار کنند. با این وجود، مشخص شد که به دلیل وجود شبکه پیچیدهای از انواع مسائل غالبا خارج از کنترل، این کشورها در چرخه معیوبی از فقر گیر افتادهاند. این مساله نیاز به همکاری و حمایت از سوی کشورهای پیشرفتهتر (از طریق تامین مالی انجمن توسعه بین المللی IDA) را دو چندان میکند.