توسعه تعاون:بررسی روند بازار ارز در ۱۰ روز اخیر، تغییر دو کانال قیمتی دلار را نشان میدهد، به طوری که هر دلار آمریکا از کانال ۲۹ هزار تومان به کانال ۳۱ هزار تومان حرکت کرده است.
به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون،در حال حاضر دلار در بازار آزاد ۳۱ هزار و ۶۲۰تومان قیمت دارد و این در حالی است که ۱۰ روز قبل با قیمت ۲۹ هزار و ۷۷۰ تومان به فروش میرفت.
فعالان بازار ارز معتقدند سطح مقاومتی دلار در شرایط کنونی در بازار ای ٣١ و ۸۰۰ تومان است و شکسته شدن سد مقاومتی میتواند افزایش مجدد تقاضا در بازار را در پی داشته باشد.نرخ معامله دلار در شرایط کنونی کمی پایینتر از این رقم است. بسیاری از معاملهگران معتقدند منتفی شدن مذاکرات برجام برای مدت دو ماه از یک سو و همچنین اعلام تحریمهای جدید آمریکا از سوی دیگر سبب شده است بازار روند افزایشی را تجربه کند. هر چند انتظار میرفت عدم صدور قطعنامه علیه ایران در جلسه شورای حکام آژانس، سبب بهبود وضعیت در بازار ارز شود اما شوک آمریکایی مانع از آن شد که بازار ارز تاثیر مثبتی از این اتفاق بگیرد. در تازه ترین اتفاق، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرده است که ۱۰ شخص یا شرکت ایرانی به اتهام انجام حملات سایبری به فهرست تحریمهای آمریکا اضافه شدهاند. در عین حال جوزب بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مدعی شده است مذاکرات برجام به بنبست خورده است. اثری که خبرها در قیمت دلار داشت اصغر سمیعی، عضو هیات موسس کانون صرافان در گفتوگو با خبرآنلاین درباره وضعیت بازار ارز و پیشبینی آتی قیمت دلار گفت: پیشبینیها معمولا بر اساس دادههای عقلی صورت میگیرد. برای مثال، برای به دست آوردن نرخ ارز روش این است که نرخ پایه.ای را در نظر میگیریم و تفاضل نرخ تورم در کشورمان با کشورهای حوزه آن ارز را به نرخ پایه اضافه میکنیم. وی افزود: از نظر اقتصادی این نرخ، ارزش حقیقی و ذاتی آن ارز تلقی میشود، ولی همیشه واقعیتها با حقیقتها مطابقت نمیکند. برای نمونه، نرخ دلار سال گذشته در این ایام حدود ۲۸ هزار تومان بوده و براساس فرمولی که عرض کردم، با توجه به نرخ تورم در ایران و تفاوت چشمگیری که با نرخ تورم در کشورهای حوزه دلار داشته، میباید به طور منظم افزایش مییافته و با یک شیب ملایم و بدون تلاطم و نوسان هم اکنون به حدود ۳۹ هزار تومان میرسیده، ولی اتفاقی که افتاده چه بوده؟ این کارشناس بازار ارز تصریح کرد: در اثر خبرهای مثبت و منفی که از وضعیت روابط سیاسی کشور با دیگر کشورها میرسیده، افکارعمومی به خوشبینی یا بدبینی بیش از حد دچار میشدند و خوشبینی مردم باعث میشده خریداران ارز دست نگه دارند و علاقمندان به تومان زیاد شوند،و برعکس این هم در زمان یاس و بدبینی به ایجاد روابط حسنه با کشورهای دیگر اتفاق میافتد. سمیعی عنوان کرد: در این زمان که اخبار خوب و بد و راست و دروغ به سرعت برق و باد به سمع مردم میرسد، خبرهای ساختگی و نیمهساختگی هم توسط دوست و دشمن پخش میشود و این به نوسانگیران این امکان را میدهد که با استفاده از خبرهای واقعی یا ساختگی جوسازی بیشتری کرده و ماهیهای خود را از این آب گل آلود صید کنند. وی متذکر شد: در اینجا وظیفه بانک مرکزی است که با استفاده از تواناییهای خود از کاهش و افزایشهای بیمنطق جلوگیری کند. یعنی با خرید ارز و تزریق تومان، در زمانی که بیعلت قیمت ارز در سراشیبی قرار گرفته و کاهشی شده و با فروش ارز در زمانی که بیش از اندازه لازم افزایشی شده، جلو تلاطم را بگیرد، و این اتفاق زمانی برای بانک مرکزی آسان خواهد بود که نرخ در بازار واحد و نسبتا واقعی باشد و چندنرخی بودنها از بازار رخت بربسته باشد. این کارشناس بازار ارز تاکید کرد: چند نرخی بودن، جز ایجاد رانت و فساد ثمره دیگری برای اقتصاد کشور نخواهد داشت. قیمت واحد که در بازار توسط صرافان مجاز خرید و فروش میشود و زیر نظارت و رصد بانک مرکزی خواهد بود، در این زمان است که میتوان انتظار ثبات در بازار ارز را داشت. از افزایش قیمت ارز وحشت نکنید سمیعی در ادامه گفت: نکته دیگری که اگر اجازه داشته باشم میخواستم عرض کنم، اینکه نباید همواره از بالا رفتن قیمت ارز وحشت داشت، چون اگر بخواهیم به ضرب تبلیغ و تزریق بیش از تقاضا قیمت ارز را پایین نگه داریم، اولا این کار برای ابد یا برای درازمدت، و توجه به وضعیت درآمدهای فعلی حتی برای میانمدت هم قابل دوام نیست. رئیس اسبق کانون صرافان تاکید کرد: از آن گذشته، در شرایطی که تورم بالا در کشور باعث شده قیمت همه کالاهای ساخت داخل و محصولات کشاورزی داخلی بالا بروند و واقعی شوند، وقتی نرخ ارز ارزانتر از نرخ واقعی باشد، واردات کالای خارجی ارزانتر از محصولات ایرانی تمام میشود و این باعث میشود که تولیدکنندگان و کشاورزان در داخل کشور متضرر شده و توان رقابت با محصولات خارجی را نداشته باشند، و مجبور به تعطیل کردن موسسه خود و بیکار کردن کارکنانشان، شوند. وی عنوان کرد: از طرفی، صادرکنندگان محصولات ایرانی هم نتوانند در بیرون از کشور بازاری برای خود بیابند، و این هم دلیل دیگری برای به تعطیلی کشیده شدن تولیدات در داخل ایران میشود و این باعث میشود که نرخ بیکاری بالا برود و افزایش فقر و بالا رفتن شاخص فلاکت را در پی دارد. در حالی که قیمتهای واقعی و راستین، باعث رقابتی شدن کسب و کار و ایجاد شغل و در نتیجه، تولید ثروت و پویایی اقتصاد کشور میشود.