توسعه تعاون: رئیس کارگروه تبادل انجمن بلاکچین ایران گفت: افراد حقوقی تحت هر شرایطی ملزم به پرداخت مالیات و تعیین ساز و کار مالی مرتبط به رمزارز در ساختار خود هستند.
به گزارش پایگاهخبری توسعه تعاون؛ امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته مبادلات ارز دیجیتال به عنوان یک رویداد مالیاتی محسوب میشود و مشمول قوانین مالیات بر درآمد و سود است.
مثلا در کشور فرانسه دولت این کشور نه تنها بر مبادلات ارزهای دیجیتال با یکدیگر مالیات وضع کرده، بلکه مبادلات ارزهای دیجیتال با ارزهای فیات نیز مشمول وضع مالیات شده است. در گفتوگو با خانم مهکامه شریف زاد رئیس کارگروه تبادل انجمن بلاکچین ایران، به بررسی مالیات بازار رمز ارزها پرداختهایم. چه میزان مالیات به ارزهای دیجیتال تعلق میگیرد؟ میزان مالیات بستگی به شیوه استفاده از رمزارزها دارد. افراد حقوقی تحت هر شرایطی ملزم به پرداخت مالیات و تعیین ساز و کار مالی مرتبط به رمزارز در ساختار خود هستند اما اشخاص حقیقی بسته به نوع عملکرد و استفاده خود از رمزارزها ممکن است مشمول مالیات شوند. اگر فردی به عنوان یک شخص حقیقی، اقدام به تبادل و یا تامین سرمایه ارز دیجیتال خود از یک هویت حقوقی رمز ارزی نماید، در واقع یک بار عملیات مالیاتی خود را بابت خرید و فروش رمز ارز مربوطه انجام داده. زیرا شخص حقوقی تعیین تکلیف مالیاتی خود را در قبال خرید یا فروش فرد به نهاد مربوطه انجام میدهد. در چه صورت افراد مشمول مالیات میشوند؟ به طور کلی در ۳ دسته مختلف اعم از سرمایه گذاری، استخراج و تبادل، اشخاص مشمول مالیات میشوند. ساز و کار دقیق این بحث بستگی به ارائه دستورالعملهایی مشخص از سوی سازمان مالیاتی دارد که همچنان ساختار مشخصی در این زمینه ارائه نشده است. اشخاص حقوقی چه برخوردی با اعطای مالیات دارند؟ اشخاص حقوقی قبلا به صورت سلیقهای با موضوع مالیات برخورد میکردند مگر در شرایطی که ساختار منظمی ارائه شده باشد اما هم اکنون موضوع مالیات دارای یک ساختار مشخصی است. در تمام کشورها به ارزهای دیجیتال مالیات تعلق میگیرد؟ تقریبا در اکثر کشورهایی که رونق استفاده از رمزارزها شکل گرفته است، ورود ساز و کار مالیات بر درآمد و یا استفاده از رمزارزها نیز انجام شده است. در سالهای گذشته هیچ بحث مالیاتی بر رمزارزها مطرح نبود، ولی به مرور زمان و گسترش استفاده از رمزارزها رد پای مالیات بر درآمد شکل گرفت که امر طبیعی و مشخصی است. در دنیا، اخذ مالیات از سامانههای تبادلات رمزارز با توجه به حجم بالای معاملات در آن ها، کشورها را بر آن داشت تا هر چه سریعتر ساز و کار مالیاتی را تدوین کنند. هم اکنون اکثر کشورهایی که رمزارزها را به رسمیت شناخته اند، آن را نوعی دارایی فرض کرده و از آن مالیات اخذ می کنند. چگونه مالیات ارز دیجیتال را پرداخت میکنند؟ پرداخت مالیات رمزارزها از طریق همان پول رایج کشورها انجام میشود، اما درصد و میزان اخذ آن در کشورها متفاوت هست. شیوه نامههای اجرایی پرداخت مالیات رمزارزها در ساختارهای حقوقی همانند سایر کسب و کارهاست و زیرساختهای مالی و حسابداری آن باید در شرکتهای رمزارزی چیده و تدوین شود. آیا فرار مالیاتی نیز در این راستا وجود دارد؟ فرار مالیاتی موضوعی است که بسته به شیوههای تخلف در هر حوزهای امکان پذیر است و ارتباط مستقیمی با حوزه رمزارز و تبادل ندارد. در دورانی که قانونی و تکلیف مالیاتی بر عهده کسب و کارهای رمزارزی نهاده نشده بود برخی شرکتهای فعال رمزارز اقدام به تدوین استاندارهای مالی و حسابداری رمزارز در کشور کردند. لذا اشاره به فرار مالیاتی حداقل در کسب و کارهای حقوقی معنایی ندارد. مگر اینکه در آینده نتوانیم ساز و کار مالیاتی هوشمندانه، منطقی و صحیحی برای این حوزه تدوین نماییم و با ارائه مالیاتهای غیر کارشناسی و درصدهای غیر منطقی موجب مرگ این حوزه و ضرر کشور از ارزش افزودهای که این کسب و کارها ایجاد میکند، شویم. به نوعی فرار مالیاتی ارتباط مستقیمی با تعیین ساز و کار غلط در راس سازمان مالیات نسبت به کسب و کارها و تورم در کشور دارد. مالیات ارزهای دیجیتال بر چه مبنایی تعیین می شود؟ مالیات رمز ارزها تقریبا به صورت سلیقهای و بسته به نظر نهادهای اجرایی مالیاتی هر کشور تعیین میگردد، ولی درصدهای مربوط به این حوزه باید به صورت کارشناسی انجام پذیرد و لزوم خوشه بندی کسب و کارها و افراد در این زمینه از نکات حائز اهمیت است. اخذ مالیات از خوشههای مختلف به صورت برابر و با درصدی یکسان کار اشتباهی است در صورتی که طبقه بندی آنها و اخذ مالیات شناور از هر خوشه میتواند مسیر درستی با دستاوردهای بهتری را رقم بزند؛ لذا دریافت مالیات یکسان از هر خوشه میتواند منجر به کم رنگ شدن یک کسب و کار فعال، اما کم سود شود که این جریان در چرخه تبادل و استخراج به نفع کشور نیست و باید همه کسب و کارها اجازه رونق و نمایش بازدهی خود را داشته باشند و صرفا اخذ مالیات نباید منجر به مرگ کسب و کارهای فعال، اما خرد این حوزه شود.