پایگاه خبری توسعه تعاون
یکشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۵۰ ۱۷۲
طبقه بندی:
  • تعاون
  • بانک
چچ
نسبت اقتصاد تعاونی و اقتصاد مقاومتی

محمد علیزاده تحلیلگر مسائل اقتصادی:

نسبت اقتصاد تعاونی و اقتصاد مقاومتی

توسعه تعاون:"اقتصاد مقاومتی" مفهومی عمیق در حوزه اقتصاد بین الملل محسوب می‌شود. تقویت زیرساختهای اقتصادی یک کشور با هدف مواجهه با تحریمها و تهدیدات بیرونی، شالوده و بنیان اقتصاد مقاومتی را تشکیل می‌دهد. به عبارت بهتر، اقتصاد مقاومتی تفاوتی معنادار با اقتصاد ریاضتی داشته و اساسا این دو با یکدیگر تناسب مفهومی و مصداقی ندارند.

به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون،در این خصوص سوال دیگری مطرح می‌شود که لازم است نسبت به آن پاسخی مشخص داشته باشیم، اینکه نسبت "اقتصاد تعاونی" و " اقتصاد مقاومتی" چگونه ترسیم می‌شود؟ آیا می‌توان یکی از این دو را به عنوان "متغیر مستقل" و دیگری را به مثابه "متغیری وابسته" در نظر گرفت یا اینکه اساسا دو مفهوم " اقتصاد مقاومتی" و "اقتصاد تعاونی" با یکدیگر در هم تنیده هستند؟ در پاسخدهی به این سوال نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد:

"اقتصاد مقاومتی" نقش یک "چارچوب کلان " و "اقتصاد تعاونی" حکم یک "چارچوب عملیاتی"را در حوزه اقتصاد ایفا می‌کنند. به عبارت بهتر، در اقتصاد تعاونی ما شاهد هم افزایی اجزا و اضلاع یک مجموعه معطوف به یک هدف و سود مشترک خواهیم بود. بدیهی است که در اقتصاد مقاومتی نیز تقویت زیرساختهای اقتصادی یک کشور و مالیه عمومی آن معطوف به هدفی مشترک به نام " مقاومت ساختار در برابر تحریمها" صورت می‌گیرد. در اینجا می‌توان هم پوشانی نظری و عملیاتی عمیق این دو با یکدیگر را دریافت. به عبارت بهتر، اقتصاد مقاومتی و اقتصاد تعاونی نه تنها در تعارض با یکدیگر قرار نداشته یا دو حوزه نظری-عملیاتی جداگانه محسوب نمی شوند، بلکه می‌توان این دو را لازم و ملزوم یکدیگر در مسیر توسعه اقتصادی یک کشور دانست. این هم افزایی متقابل را می‌توان به صورت زیر تشریح کرد:

اگر "اقتصاد مقاومتی" تبدیل به یک چارچوب و الگوی کلان در حوزه مالیه عمومی و ساختار کلان تجاری و اقتصادی یک کشور تبدیل شود، قطعا "اقتصاد تعاونی" یکی از خروجی‌ها و نمودهای استقرار و تثبیت این چارچوب خواهد بود. نمی‌توان اقتصاد مقاومتی را بدون هدایت بسیاری از ظرفیت‌ها در دل "اقتصاد تعاونی" تبدیل به یک چارچوب غالب و تثبیت شده در یک کشور یا مجموعه تبدیل ساخت. از سوی دیگر، "اقتصاد مقاومتی" نیز نقطه هدف "اقتصاد تعاونی" محسوب می‌شود. زمانی که یک مجموعه براساس یک هدف مشترک و واحد، سود مشترکی را تعریف کرده و در مسیر رسیدن به آن با یکدیگر همکاری و سرمایه گذاری جمعی صورت دهند، از یک سو شاهد گردش مالی هدفمند در ذیل یک ساختار جمعی و از سوی دیگر، شاهد تمرکز سرمایه های پنهان و نقدینگی سرگردان بر روی نیازهای مشترک عمومی خواهیم بود. محصول این هم افزایی و همکاری، همان افزایش ضریب مقاومت اقتصادی یک کشور در برابر فشارهای بیرونی خواهد بود. بنابراین، در اینجا اقتصاد تعاونی به صورت خودکار ما را به سوی پذیرش چارچوب اقتصاد مقاومتی رهنمون خواهد ساخت متقابلا، اقتصاد مقاومتی ما را به سوی هدایت بسیاری از ظرفیتها و امکانات داخلی در چارچوب اقتصاد تعاونی پیش خواهد برد.

نباید فراموش کرد که "اقتصاد تعاونی" از یک نگاه کلان، یک الگوی تئوریک و از یک نگاه دیگر، نوعی مجرای عملیاتی محسوب می شود. نگاه عملگرایانه ( مبتنی بر همکاری جمعی) در حوزه اقتصاد به طور طبیعی سبب خواهد شد تا در بسیاری از موارد "بحران" تبدیل به " مسئله" شده و در نهایت، بتوان با استناد به ابزارها و محاسبات علمی و عملیاتی به حل و فصل آنها پرداخت. در اقتصاد تعاونی، ما امکان تبدیل "بحران" به " مسئله" و کمی سازی آن را خواهیم داشت. این بهترین مجرایی است که می تواند بسیاری از معضلات را در آن کمی سازی و متقابلا برای آن راه حل پیدا کرد.

در نهایت اینکه اقتصاد تعاونی هرگز نافی اقتصاد مقاومتی نیست، بلکه نسبت میان این دو مستقیم و هم پوشانی و تاثیرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر غیرقابل انکار است. در کشور عزیزمان، با توجه به لزوم تقویت استراتژی "خنثی سازی تحریمها" ، تبلور اقتصاد تعاونی در ذیل چارچوب اقتصاد مقاومتی، فراتر از یک الزام محسوب می‌شود. فراموش نکنیم که اقتصاد تعاونی به صورت ماهوی فرصت ساز و خلاقانه بوده و تجمیع ظرفیت افراد، سازمانها و کارخانجات می تواند مولد فرصتهایی غیرقابل تصور و دفع کننده بسیاری از تهدیدات علیه ساختار اقتصادی و معیشتی کشورمان باشد.

آدرس کوتاه شده: