توسعه تعاون:در حال حاضر خیلی از کشورها به تکنولوژیهای نو رو آوردهاند و از طریق گازهای فشرده پروژههای صنعتی خود را جلو میبرند و خیلی کمتر دیگر انتقال گاز از طریق لولهکشی انجام میشود.
به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون،انتقال گاز از طریق لولهکشی، هزینه خیلی بالایی دارد. هزینه تعمیرات و نگهداری زیادی هم در ادامه باید برای آن در نظر گرفت و از طرفی هم شرایط منطقه کاملاً بحرانی است. هر آن احتمال درگیری بیشتری میان افغانستان و پاکستان میرود. اگر هم قرار باشد، ایران در پاکستان لولهکشی انجام دهد، بازهم خطرات زیادی برایش وجود دارد.
بحث انتقال گاز به پاکستان و هند دوباره داغ شده، آن هم به دلیل سفر وزیر امور خارجه پاکستان به افغانستان، ازبکستان و ایران بوده است. به نظر میرسد پاکستانیها فعالیتهایشان درباره پروژه انتقال گاز را مجددا شروع کردهاند. البته این قرارداد خیلی سال پیش نوشته شده است. سال 2002 آغاز شد و قرار بود سال 2014 به بهرهبرداری برسد. اما همچنان این اتفاق نیفتاده است. البته که ایران به تعهدات خودش عمل کرده و خط لوله را از عسلویه تا مرز پاکستان ادامه داده است. ولی بهخاطر تحریمها و فشاری که امریکا به دیگر کشورها آورد و کنار کشیدن برخی کشورها از جمله هند از پروژه، ادامه کار معلق ماند. در عین حال، بهصورت موازی، پاکستان قراردادی به نام تاپی را امضا کرده که طبق آن، انتقال گاز از طریق ترکمنستان انجام بگیرد و به پاکستان و هند برسد. این تهدیدی برای ایران است. البته قرارداد ایران با پاکستان ظاهراً به نسبت باقی قراردادهای بینالمللی، سفتوسخت بسته شده و جریمههای سنگینی هم برایش گذاشته شده است. اما با حال، این ریسک وجود دارد که پاکستان از پروژه کنارهگیری کند، مخصوصاً با فشاری که امریکا روی این قضیه میآورد. البته پاکستان در ظاهر، دلیل تعلیق در پروژه را مسائل مالی و فاینانس اعلام کرده است، در دورهای هم از ایران درخواست وام 500 میلیون دلاری داشت، اما ایران آن را رد کرد، چرا که هند -که ادامه این پروژه خط لوله گاز است و از پاکستان قرار است لوله کشی به هند انتقال پیدا کند- یکطرفه آن را ملغی کرده بود. بنابراین در حال حاضر، این قرارداد بی تکلیف است و معلوم نیست که واقعاً این کار ادامه پیدا کند یا خیر. از طرفی هم ایران کلی هزینه کرده و این خط لوله را تا مرز پاکستان کشیده است. البته که پاکستان برای ادامه لوله کشی در مرز خود، از روسیه و ایران درخواست کمک داشته است. حالا باید به این مسئله هم توجه کرد که چون بیشتر مراکز صنعتی پاکستان در شرق این کشور قرار دارد، به این صورت نیست که بعد از مرز بتوانند این خط لوله را به اتمام برسانند، آنها باید تا شرق این کشور لولهکشی را ادامه دهند. در نگاهی کلی، بازار پاکستان و افغانستان، بازار بزرگی برای گاز نیست و بهنوعی در کشورهای همسایه، این ترکیه است که بیشترین میزان مصرف را دارد. همچنین با اینکه صادرات گاز ایران به عراق انجام میشود، اما شرایط موقتی است و هر لحظه اگر ایران به قراردادها و توافقهای بینالمللیاش برنگردد، ممکن است عراق هم قراردادهای سه ماهه واردات گاز را دیگر تمدید نکند. در نتیجه مشکلی بزرگ در صادرات گاز ایران ایجاد خواهد شد. ایران الان رتبه سوم و چهارم صادرات گاز در دنیا را دارد، اما ترکمنستان و قطر با سرمایهگذاریهای خارجی که جذب کردهاند، میتوانند جایگاه خود را ارتقا دهند و هر لحظه امکان دارد جایگاه ایران را به دست آورند. همانطور که پیشتر هم گفتم، قرار بود این خط لوله به چین هم انتقال پیدا کند، اما درست مثل پاکستان مرکز صنعتی چین هم در شرق این کشور قرار دارد و خیلی شرایط سختی است که این مقدار لولهکشی انجام شود تا این پروژه به شرق چین برسد. البته که در همین وسط راه هم ماندهاند و اینکه بتوانند به چین هم گاز برسانند، بحث بزرگی است. این موضوع را باید در نظر بگیریم که انتقال گاز در این دوره و زمانه کمی پیچیده است. در حال حاضر خیلی از کشورها به تکنولوژیهای نو رو آوردهاند و از طریق گازهای فشرده پروژههای صنعتی خود را جلو میبرند و خیلی کمتر دیگر انتقال گاز از طریق لولهکشی انجام میشود. انتقال گاز از طریق لولهکشی، هزینه خیلی بالایی دارد. هزینه تعمیرات و نگهداری زیادی هم در ادامه باید برای آن در نظر گرفت و از طرفی هم شرایط منطقه کاملاً بحرانی است. هر آن احتمال درگیری بیشتری میان افغانستان و پاکستان میرود. اگر هم قرار باشد، ایران در پاکستان لولهکشی انجام دهد، بازهم خطرات زیادی برایش وجود دارد. البته ایران قصد داشت از طریق افغانستان هم این کار را انجام دهد. ولی فکر نمیکنم با این شرایطی که به وجود آمده، چنین اتفاقی رخ دهد. البته خوشبینیهایی هم وجود دارد که با روی کار آمدن طالبان شاید این پروژه ادامه پیدا کند. اما به گمان من برعکس است و با وجود طالبان انتقال گاز از طریق افغانستان نمیتواند انجام شود. از طرفی هم افغانستان، کشوری کوهستانی است و لولهکشی در آن بسیار سخت خواهد بود. در این میان فرصتی وجود دارد که پیمانکاران ایرانی نباید آن را نادیده بگیرند. آن هم اجرای این لولهکشی در پاکستان است. الان باتوجهبه درخواست کمکی که از ایران و روسیه و چین شده است، امیدوارم شرکتهای ایرانی بتوانند بخشی از این پروژه را انجام بدهند. اینطور شاید از لحاظ مالی هم بحث فاینانسش راحتتر باشد. همانطور که گفتم ایران باید انتقال گاز حتی در داخل کشور را از این سیستم سنتی انتقال گاز لولهای به سمت تکنولوژیهای جدید ببرد. اگر بتوانیم در بحث فشردهسازی الپیجی و الانجی فعالتر و قویتر شویم، ما پتانسیل بسیار بالایی خواهیم داشت. الان همه دنیا به این قضیه روی آوردهاند و از این تکنولوژی برای انتقال گازشان استفاده میکنند. اما ایران مثل همه تکنولوژیهای دیگر، از این تکنولوژی هم عقبمانده است. به اعتقاد من شرکت ملی نفت باید سرمایهگذاری زیادی انجام دهد تا بتواند به این تکنولوژی برسد. البته این تکنولوژی، تکنولوژی هایتکی نیست و میتوان به آن دستیافت. از طرفی هم ما بخشی از این تکنولوژی را داریم. اما سرمایهگذاری در بعضی بخشها باید انجام شود تا بتوانیم در این حوزه قویتر عمل کنیم. از طرف دیگر با کشف میدان گازی در خزر فرصتی برای انتقال گاز ایران به اروپا پیش آمده است. الان کشورهای حوزه سیآیاس، کشورهای شمال دریای خزر، همگی بهشدت در حال سرمایهگذاری هستند و شاید در چند سال آینده، گاز جای نفت را بگیرد. البته پله بعدیاش روی انرژیهای پاکتر مثل انرژیهای هیدروژنی است که ما خیلی از آن عقب هستیم. همه کشورها برای صد سال آینده برنامهریزی کردهاند، اما ما برای ده سال آینده هم برنامهریزی نداریم. از طرف دیگر، در بحث انتقال گاز به افغانستان، ظاهراً طالبان مذاکرات را با ترکمنستان شروع کرده و با چراغ سبزی که امریکا به آنها نشان داده، به دست آوردن بازار افغانستان توسط ایران، سرابی بیش نیست. چرا که احتمال اینکه افغانستان بخواهد در آینده گازش را از طریق ترکمنستان تامین کند، خیلی بیشتر از این است که بخواهد از طریق ایران تامین کند. باتوجهبه روی کار آمدن دولت جدید و رویکرد جناب مهندس اوجی که رویکردی بیشتر گازی دارند، احتمالا پروژههای این بخش راحتتر جلو میرود. اما برای هرچه قویتر حاضر شدن، باید دیپلماسی اقتصادی ما فعالتر شود، آن هم برای اینکه این قرارداد که بسته شده و اینهمه هم برایش هزینه شده به بنبست نرسد -بههرحال کلی هزینه شده و این خط لوله تا لب مرز کشیده شده است. به نظر من توافقات بینالمللی راهکار این ماجرا است. از طرفی برای بحثهای فاینانس و مالیاش ما نیاز داریم که افایتیاف تصویب شود. اگر آن تصویب نشود، فکر نکنم بتوانیم هیچ قرارداد بینالمللی را با هیچ کشوری داشته باشیم. باید روی این دو حوزه، بهخوبی کار کنیم. در انتها، من همچنان به دو راهکار جدید برای بخش گاز، تاکید می کنم. اولی استفاده از تکنولوژیهای جدید برای انتقال گاز و فشردهسازی انتقال آن، دومی هم استفاده از فرصت پروژه لولهکشی در پاکستان است. پیمانکاران ایرانی در این حوزه خیلی قوی هستند. آنها تقریبا 80 درصد ایران را لولهکشی کردهاند بهراحتی میتوانند این کار را در پاکستان انجام دهند.