توسعه تعاون :متوسط قیمت ملک در تهران ۳۲ میلیون تومان است که برای خرید یک واحد ۱۰۰ متری باید ۳.۵ میلیارد تومان هزینه کرد؛ در حالی که با این پول میتوان در استانبول دو باب ملک خریداری کرد.
به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون،مهمترین نکته در رونق خرید ملک از سوی ایرانیها در سایر کشورهای دنیا از جمله ترکیه، ابهام در آینده است؛ به این معنا که به هر دلیلی نهتنها در حوزه سرمایهگذاری، بلکه در سایر حوزهها از جمله اشتغال یا فراهم کردن مسکن یا هر نوع عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فضا برای بسیاری از ایرانیها، یک فضای مطمئن نیست که آن را در اقتصاد اصطلاحا به نااطمینانی از آینده تعبیر میکنیم و آن را منجر به فرار سرمایه میدانیم. البته شاید برای بسیاری از افرادی که امروزه در ایران فعالیت و تجارت میکنند، اقتصاد ایران بهشت سرمایهگذاریها باشد؛ چراکه هم معافیتهای مالیاتی به آنها تعلق میگیرد و هم جذابیتهای سرمایهگذاری فعالیت آنها را تحت تاثیر قرار میدهد؛ چراکه هیچ کشوری در دنیا و حتی کشورهای همسایه، وجود ندارد که نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلیاش زیر 10 درصد و حتی 5 تا 6 درصد باشد؛ بلکه تمامی کشورهای عربی و حتی ترکیه که توانسته در صدر کشورهای سرمایهپذیر منطقه قرار گیرد، میانگین مالیات به تولید ناخالص داخلیاش بالای 15 درصد بوده و این رقم حتی برای برخی از کشورهای اروپایی، بالای 30 درصد در نظر گرفته شده است. پس، هم میزان سودآوری سرمایه در ایران بالا است و هم در ایران بسیاری از افراد به دنبال این هستند که امروز ارز، سکه، زمین، مسکن و خودرو خریداری کنند بلکه شش ماه دیگر، آن را دو برابر بفروشند و سود کلانی حاصل کنند.
اینجا است که علیرغم همه این جذابیتها، این سوال مطرح است که چرا باز هم فرار سرمایه در ایران وجود دارد که در پاسخ به آن باید گفت که شرایط نااطمینانی موجود، همه این موارد را تحت تاثیر قرار داده و همه به این نکته واقف هستند که به همین صورت که افزایش بازدهی سرمایه وجود دارد، با همان سرعت هم کشور با بازدهی نزولی مواجه است که در سال گذشته نیز نمونه آن را در بازار سرمایه مشاهده کردیم که این موضوع البته، ناشی از افزایش ریسک است. در این میان باید توجه داشت که این ریسک برای افراد آماتور وجود دارد و مختص حرفهایها در هر بازاری نیست؛ همانطور که میلیونها خانوار در یک بازه زمانی کوتاه، وارد بازار سرمایه شدند و در آن بازه زمانی نیز زیان دیدند و از بازار خارج شدند که این نشان از نااطمینانی و فعالیت غیرحرفهای دارد، همین جماعت اکنون تصمیم گرفتهاند که پول خود را همچون سنوات گذشته که سرمایه خود را به تاجیکستان و ارمنستان یا حتی مالزی، گرجستان و امارات میبردند، به ترکیه ببرند. اما در تحلیل اینکه مزایای ترکیه برای پذیرش این سرمایهها چیست باید به این نکته اشاره کرد که ترکیه، دسترسی زمینی و هوایی آسانتری برای ایرانیان دارد و تسهیلاتی که این کشور برای خریداران ملک فراهم کرده، جذابیت بالایی را برای سرمایهگذاران ایرانی به وجود آورده؛ چراکه با خرید ملک، آنها میتوانند ویزای اقامتی دریافت کنند و از سوی دیگر، به راحتی قادر به تردد در کشورهای اروپایی خواهند بود؛ ضمن اینکه پیوند زبانی مردم ترکیه با ایرانیها بسیار بالا است و همین امر، کار را برای اغلب ایرانیها تسهیل میکند. این موارد علاوه بر بسترهای اقتصادی مناسب و تسهیلاتی است که ترکیه ایجاد کرده که یک بسته سرمایهگذاری جذاب را برای ایرانیها و عراقیها تعریف میکند، توانسته سرمایهگذاران را به خود جلب کند. اما نکته دیگر، قیمت ملک در نقاط مختلف کشور است؛ به نحوی که متوسط قیمت ملک در تهران 35 میلیون تومان است که برای خرید یک واحد 100 متری باید 3.5 میلیارد تومان هزینه کرد؛ در حالی که با این پول میتوان در استانبول دو باب ملک خریداری کرد. ضمن اینکه پشت این حرکت، یک وجه فرهنگی هم وجود دارد. این حرکت برای روز مبادا صورت میگیرد که در فرهنگ ایرانیها نیز از گذشته وجود داشته است؛ امروز اقدام ایرانیها برای روز مبادا به خرید آپارتمان در کشورهای اطراف تبدیل شده است که جذابترین آنها ترکیه است. البته باید به این نگرانیها، نگرانیهای بنیادین از جمله آینده جوانان و اشتغال آنها را هم اضافه کرد؛ اینجا است که فرزندان، والدین خود را ترغیب میکنند به این کشورها مهاجرت کنند، چراکه مشکل اشتغال برای آنها حتمی است و مجموعه ایرانیهایی که به خارج از کشور مهاجرت میکنند و ماندگار میشوند، افرادی هستند که قابلیت کار کردن و اشتغال در ایران را ندارند و حتی قادر به خرید ملک در ایران نیستند. البته برخی نیز برای تحصیل و اشتغال میروند و برخی دیگر آرامش خود را در آن سوی مرزها دنبال میکنند. امروز هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که ایرانیها در آن، سکونت نگزیده باشند؛ چراکه علاوه بر نگرانیهایی که در حوزه اقتصادی وجود دارد، در حوزههایی همچون محیطزیست و آب نیز این دغدغه به چشم میخورد. پس تا زمانی که واقعیت مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران را به رسمیت نشناسیم، نمیتوانیم برای این مسائل چارهاندیشی کنیم. به عنوان مثال در اقتصاد ایران همه دم از ضررهای ارز رانتی 4200 تومانی زدند، اما کسی به این موضوع گوش فرا نداد و اگرچه ضررهای آن را هم همه متوجه شدند، اما هنوز هم حذف آن قطعی نشده. این در حالی است که سیاستگذار کشتههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را دیر میبیند، اما کشتههای سلامت را با توجه به واقعیتی که کرونا پیش چشم ما گذاشت، به خوبی دید و به سرعت واردات واکسن را صورت داد. بنابراین اگر کسی هم بر روی نرخ طلاق، اعتیاد، خروج سرمایه و مهاجرت مدام اطلاعرسانی و این موضوعات را به عنوان مسئله اول کشور مطرح کند، جامعه به آن واکنش نشان میدهد. اما اکنون روند خروج سرمایه به شدت رونق گرفته و متاسفانه به آن بیتوجهی میشود. پس باید جامعهشناسان و روانشناسان برای این موضوع چارهاندیشی کنند؛ در غیر این صورت انباشت این مسائل در حوزههای مختلف منجر به این خواهد شد که از استاد دانشگاه و دانشجو تا فوتبالیستها و هنرمندان و کسبه همه به فکر خرید ملک در ترکیه باشند و آمار آن به 900 مورد در ماه برسد و چشمانداز این است که به 2000 مورد در ماه نیز برسد. در حالی که این به معنای خروج سرمایه از کشور است و نشان میدهد که نهتنها کشور در جذب سرمایهگذار خارجی موفق نبوده، بلکه سرمایههای کشور نیز فوجفوج خارج میشوند و همه نسبت به آن بیتفاوت هستند.