دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۰
۱۱:۳۱
۱۲۷
طبقه بندی:
اقتصاد کلان
به گزارش پایگاه خبری توسعه تعاون، بانک مرکزی اعلام کرد که مرحله نوزدهم حراج اوراق مالی اسلامی دولتی که قرار بود سه شنبه ۱۸ آبان ماه ۱۴۰۰ برگزار شود، ملغی و تاریخ جدید اطلاع رسانی خواهد شد. اما صحبتی درباره چرایی این لغو نگفته است. وزارت امور اقتصادی و دارایی هم در ادامه گفته که این حراج در تاریخ یاد شده برگزار نمیشود و تاریخ دقیق به اطلاع هموطنان خواهد رسید. درباره موفق بودن انتشار اوراق قرضه دولتی و تامین کسری بودجه دولت از این محل، اطلاعات روشنی وجود ندارد. کاش دولت شفاف تر عمل می کرد و منابع تامین درآمدی خودش را حداقل با یک وقفه زمانی در اختیار محققان و کارشناسان قرار می داد. در حال حاضر وضعیت انتشار آمار و اطلاعات به گونه ای است که کارشناسان براساس مفروضات و تصورات ذهنی و حدس هایی که می زنند به تحلیل می پردازند.
ایران به لحاظ انتشار اطلاعات واقعا وضعیت بدی دارد. دولت جدید حتی با شعار شفافیت روی کار آمد، اما به اعتقاد من خیلی تغییر اساسی در روند انتشار اطلاعات رخ نداده است. بنابراین نمی توانم جواب درست و دقیقی هم درباره موفقیت انتشار اوراق قرضه یا حتی دلیل لغو حراج آن بدهم.
برای حل این مشکل، ساختارها باید تغییر کند. هدف این است که تورم مهار شود و در عین حال هزینه های دولت تامین شود، اما آنطور که مشخص است، دولت تا این لحظه توفیقی در کنترل تورم نداشته است. همین مورد یک نشانه است از اینکه دولت نتوانسته در واقع به شکل غیرتورمی هزینه هایش را تا این لحظه تامین کند.البته این را هم باید بپذیریم که تاثیر انتشار اوراق در کنترل تورم بلافاصله ظاهر نمی شود و زمان می برد تا تاثیر ملاحظه شود.
وقتی به نرخ تورم نگاه می کنیم، می بینیم که نرخ آن همچنان بالاست و دولت هم در مهار آن موفقیت چندانی نداشته است و به نظر می رسد حتی انتظارات تورمی هم بالاست و مردم هنوز نسبت به اینکه قیمت ها در آینده افزایش پیدا خواهد کرد، نگرانند. این هم اضافه کنم که متاسفانه در ایران شاخصی که انتظار تورمی رو اندازه گیری کند نداریم. در حالی که در کشورهای پیشرفته، شاخصی به نام شاخص اطمینان مصرف کننده وجود دارد که نشان می دهد مصرف کننده نسبت به آینده چه دیدگاهی دارد. اما همانطور که گفتم اصلا چنین شاخصی در کشور سنجیده نمی شود، پس ما نمی دانیم که در حال حاضر انتظار تورمی بالا یا پایین است. در نهایت اینکه تمام تصمیم ها و تحلیل ها براساس حدس و گمان صورت می گیرد.
با این حساب، تاثیر تحریم اقتصادی روی کشور کاری با اعمال شاقه است. وقتی داده های اقتصادی نه به اندازه کافی تولید میشود، نه آن اطلاعاتی که تولید میشود، در زمان مناسب منتشر می شود، در نهایت آن آماری که منتشر می شود، شفافیت لازم را ندارد. بعد از تحلیلگران چه انتظاری می توان داشت، آنها که نمی توانند معجزه کنند. به این ترتیب می شود که کارشناسان و تحلیلگران براساس یکسری مفروضات، تحلیل ارائه می دهند. دولت هم اعتماد خودش را به تحلیل های کارشناسی از دست می دهد، چون آنها براساس فرضیات ذهنی خودشان، تحلیل انجام داده اند. همانطور که گفتم، این موارد را در کنار این بگذارید که یکسری از شاخص ها و اطلاعات در ایران به طور کلی تولید نمی شود.
آنطور که تا الان مشخص شده است، موضع دولت جدید درباره انتشار اوراق قرضه متفاوت از دولت قبل نبوده است. ما می دانیم انتشار اوراق از سوی دولت، لوازم و الزاماتی دارد و دولت ها باید آنها را بپذیرند اما به نظر می رسد دولت جدید هم گرفتار همان مباحث و نگرانی هایی است که در دولت قبلی وجود داشت. در واقع این دولت هم نگران افزایش نرخ بهره اوراق است. برای همین هم احتمالا حراج آن را لغو کرده است، البته همانطور که گفتم ما دلیل اصلی را نمی دانیم و تنها حدس می زنیم. معمولا درستش این است که زمانی برنامه ای برای حراج اوراق اعلام می شود، اما بعد لغو می شود، باید درباره چرایی این لغو، توضیح داده شود.
متاسفانه در ایران شفافیت وجود ندارد. دولت جدید، با اینکه دولت قبلی را نقد می کرد، اما خودش هم شفاف عمل نکرده است. دولت جدید سه ماه است که شروع به کار کرده و ادعا می کند تونسته هزینه های دولت را بپردازد، اما هیچ اطلاعاتی از اینکه این هزینه ها از کجا تامین شده، نداریم. به این ترتیب دولتی که خودش با شعار شفافیت روی کارآمده بود، شفافیتی در کارهایش دیده نمی شود. به طور مثال در همه جای دنیا صحبت از این است محرمانگی درباره ثروت و درآمد نباید وجود داشته باشد، اما حالا در ایران گفته شده که ثروت و درآمد مسئولان محرمانه است. این در حالی است که اگر شما همین الان در گوگل سرچ کنید، می توانید ثروت تمام کابینه دولت بایدن رو ببینید. شاید جزییاتی درباره اینکه چجوری به دست آمده و دقیقا چیست، وجود نداشته باشد، اما ارقام آن مشخص است. در همین حال اینجا امکان ندارد در جایی بتوان دید که ثروت مقامات چقدر است. این در حالی است که در نظام اسلامی، شفافیت بیشتر باید وجود داشته باشد. بعد هم علنا اعلام می کنند که ما مصوب کردیم ثروت مسئولان محرمانه باشد و توضیحی هم برای آن داده نمی شود. در حالی که مسئولان طی سال ها و بعد از انقلاب مدام در استخدام دولت و حکومت بوده اند و از بیت المال حقوق دریافت کرده اند.
تا زمانی که شفافیت در کشور حل نشود، این مسایل هم حل نشده و مشکلات همین طور ادامه پیدا خواهد کرد. ساختار باید تغییر کند، اما رفت و آمدهای مختلف، ساختار رو تغییر نمی دهد.
نبود اطلاعات در کشور باعث شده مثال تاریکخانه مولانا رخ دهد. کارشناسان با هم دعوا می کنند و چون هیچ اطلاعات شفافی وجود ندارد، نمی توان به طور دقیق تحلیل کرد. وقتی تحلیلی در کار نباشد، تصمیم گیری درستی هم در کار نخواهد بود. زمانی که مشخص نیست که مشهد شمال است یا جنوب و شرق و غرب کشور، چطور می خواهید به مشهد بروید.
اطلاعات در کشور مهم و کلیدی است. به طور مثال مسئولان می خواهند ارز 4200 تومانی را حذف کنند. اما آیا آنها می دانند انتظارات تورمی چقدر است؟ عده ای می گویند منابع را هدر میدهیم. گروهی دیگر هم معتقدند دولت ارزی ندارد که بخواهد تخصیص دهد. وقتی اطلاعات وجود نداشته باشد، تصمیم گیری هم اشتباه خواهد بود.
اگر در تئوری و نظریه ها اختلاف نظر وجود داشته باشد، قابل قبول است و اما وقتی در داده های آماری، اطلاعات کافی وجود ندارد، اصلا نمی دانیم انتظار تورمی در ایران بالاست یا پایین تا براساس آن تصمیم گرفته شود.
واقعیت این است که تحلیل اقتصاد در شرایط فعلی کار سختی است. ما نقشمان کمک به تصمیم سازی مسئولان است. در این فضا ما چطور می توانیم کمک کنیم.